دیکشنری
داستان آبیدیک
وقت شناس
english
1
general
::
opportunist, punctual
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
وقاحت
وقار
وقایع
وقایع زیستگاهی
وقایع متوالی
وقایع نگار
وقایع نویس
وقایه
وقت
وقت اداری
وقت استراحت
وقت اضافه
وقت چیزی را معین کردن تنظیم کردن
وقت خرمن
وقت زیادی
وقت شناس
وقت شناسی
وقت صرف کردن
وقت ضیق
وقت غذاخوری
وقت گذراندن
وقت گرفتن
وقت گیر زمان بر
وقت نگار
وقت نگهدار
وقت کافی
وقت کش
وقت کشی
وقس علیهذا
وقع
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید